سعیدسعید، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 7 روز سن داره

عشق مامان و بابا

17 ماه گذشت

سلام گل پسرم عشق من فدای اون صورت و خنده های قشنگت خیلی وقته نیومدم پسرم 17 ماهه شد 17 ماه پر از روزهای خوب و شیرین که با هیچی عوضشون نمیکنم پسر خاله سپیده هم دنیا اومد اسمشو گذاشتن بردیا دیشب رفتیم خونشون و دیدیمش خیلی نازه خدا برای مامان و باباش ببخشه – تو هم با بهارسا بازی میکردی وقتی میخواستیم برگردیم خونه هر چی بهت میگفتم سعید بیا لباساتو تنت کنم گوش نمیدادی و میخواستی بازی کنی 5 روز خونه مامان بابا رضا بودیم و دو روزم خونه مامان من هر وقت خاله سحر از سر کار میومد میویدی میرفتی بغلش فدات بشم معلومه خالتو خیلی دوست داری -خاله جون برات یه کلاه خوشگل خریده بود چند روز قبلش هم با بابا رضا و سعید جونم رفتیم بیرون برای پسرم کابشن و کل...
1 آذر 1392
1